عشق چیست؟ مادر گفت عشق یعنی فرزند. پدر گفت عشق یعنی همسر. دخترک گفت یعنی عروسک. معلم گفت عشق یعنی بچه ها. خسرو گفت عشق یعنی شیرین. شیرین گفت عشق یعنی خسرو. فرهاد گفت:........؟ فرهاد هیچ هم نگفت! فرهاد نگاهش را به آسمان برد.با چشمانی بارانی...میخواست فریاد بزند اما سکوت کرد! میخواست شکایت کند اما نکرد...نفسش دیگر بالا نمی آمد! سرش رو پایین آورد و رفت هر چند که باران نمیگذاشت جلوی پایش را ببیند ولی او نایستاد.. سکوت کرد و فقط رفت چون میدانست او نباید بماند... و عشق معنا شد
نظرات شما عزیزان:
کد را وارد نمایید:
عکس شما
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان عشق و آدرس 3-kalametaeshgh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
<-PollName->
<-PollItems->
خبرنامه وب سایت:
آمار وب سایت:
بازدید امروز : 55 بازدید دیروز : 17 بازدید هفته : 2073 بازدید ماه : 3051 بازدید کل : 37354 تعداد مطالب : 1812 تعداد نظرات : 208 تعداد آنلاین : 1